gdghhmnbxzxfhhgfd ngn
hbfbvltzhibbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbsnryitvmbeby
nsbvidmccccccccccccccccccccccccccccccccccccccccccc;ao;ntkysndvlxmrzbjvtyco,evbrstyj
gdghhmnbxzxfhhgfd ngn
hbfbvltzhibbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbsnryitvmbeby
nsbvidmccccccccccccccccccccccccccccccccccccccccccc;ao;ntkysndvlxmrzbjvtyco,evbrstyj
gdghhmnbxzxfhhgfd ngn
hbfbvltzhibbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbsnryitvmbeby
nsbvidmccccccccccccccccccccccccccccccccccccccccccc;ao;ntkysndvlxmrzbjvtyco,evbrstyj
gdghhmnbxzxfhhgfd ngn
hbfbvltzhibbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbbsnryitvmbeby
nsbvidmccccccccccccccccccccccccccccccccccccccccccc;ao;ntkysndvlxmrzbjvtyco,evbrstyj
همونطور که توی
آموزش مربوط به HTML5 توضیحات مختصری دادم، CSS که الان نسخه 3 اون آخرین نسخه هست، در برای ظاهر استفاده میشه. HTML5 برای اسکلتبندی سایت بود، و CSS3 هم برای ظاهر. مثلاً ما میگیم هر کدوم از تکههای اسکلت کجا باید قرار بگیره. اندازش چقدر باشه. رنگش چطوری باشه. موقعی که بچه هست چطوری باشه و موقعی که بزرگ شد چطوری باشه ظاهرش. منظورم همون
رسپانسیو هست که بعداً توی بخش خودش توضیح میدم بهتون.
قبلاً که نسخههای قبلی CSS بود، ما برنامه نویسها (البته اگر بشه گفت که برنامه نویس هستم) خیلی محدود بودیم توی طراحی. برای یه ظاهر خیلی ساده مجبور بودیم عکس استفاده کنیم. خب استفاده زیاد از عکس و کیفیت سایت رو پایین میاره و تعداد درخواستها سمت سرور زیاد میشه. البته هر چند میشد تعداد درخواستهای سرور رو کم کرد با روشهایی؛ ولی همچنان مشکل داشتیم. دیگه مجبور بودیم که از عکس استفاده کنیم و دردسرهای زیاد بکشیم و زمان و هزینهی زیادی صرف بشه.
بعد از اینکه CSS3 اومد، کار برنامه نویسی هم راحتتر شد. منظورم اینه که امکاناتی رو به ما داد که دیگه نیاز نبود کدهای خیلی زیادتری بنویسیم و یا از راههای غیراصولی استفاده کنیم. خیلی راحت میشه گرافیکهایی که داریم رو به بهینهترین روش ممکن تبدیل کنیم به کدنویسی و قالب سایت یا نرم افزار. البته به برنامه نویسش هم مربوط میشه. ممکنه ضعیف باشه و نتونه از امکاناتش استفاده کنه. :-)
خب. پس شد HTML برای اسکلتبندی سایت استفاده میشه و CSS برای مرتب کردن و کنار هم قرار دادن و ظاهر و رنگ و . استفاده میشه :-)
بزارید با مثال بهتون توضیح بدم که بهتر متوجه بشید. فرض کنید شما میخواید یه آدمی رو درست کنید. یه آدمی که بتونه سرپا بشه و ظاهر درستی داشته باشه و بتونه حرکاتی انجام بده و کلاً زنده بشه.
خب پس میریم یه آدم بسازیم. صبر کنید. کجا دارید میرید؟ خاک نیاز نداریم برای ساختن آدم :-)
خب توی برنامه نویسی ما میخوایم یه آدمی رو بسازیم. پس اول باید اسکلت آدم رو تعریف کنیم. خب. اول میگیم آدم سر داره. بعد بدن داره. بدن باید دست و پا داشته باشه. خب دست خودش شامل 10 تا انگشت هست. هر انگشت شامل بخشبندیها و . هست. بعد دوباره میریم سراغ پا و دوباره میگیم پا هم 10 تا انگشت داره و ادامه ماجرا.
خب HTML همینه. یعنی بخشهای سایت (یا توی این مثال بدن انسان) رو توش تعریف میکنیم.
خب یه مشکلی هست اینجا!!! ما فقط گفتیم که یه انسان اینها رو داره. میدونید چطوری میشه فرض کرد؟ در اصل مثل اینه که ما یه سر درست کردیم انداختیم توی یه کیسهای. بعد گفتیم آدم دست داره و توی دست هم انگشت هست و . و انداختیم توی همون کیسه دوباره. بعد پا و . و دوباره پاها رو هم انداختیم توی همون کیسه. بیچاره آدمی که ساختیم. :-) یعنی معلوم نیست سرش کجاست، دستاش کجاست، پاهاش کجاست و . . هر قسمت بدنش یه جایی افتاده. خب HTML همینه. کار ما توی HTML فقط اسکلت بندی سایت رو مشخص کردنه. برای اینکه با یه نظمی کنار هم قرار بگیرن، باید اسکلت ها رو به ترتیبی که میسازیم بزاریم زیر هم. بعد با CSS که توی مبحث مربوط به خودش توضیح میدم بهتون که چیه، بهش میگیم که هر بخشی کجا باید قرار بگیره. در اصل HTML برای اسکلتبندی هست و CSS برای اینه که بهش نظم بدیم، رنگ بدیم، ظاهرشو مرتب کنیم و اونطوری که میخوایم بهش رنگ و لعاب بدیم.
همونطور که توی
آموزش مربوط به HTML5 توضیحات مختصری دادم، CSS که الان نسخه 3 اون آخرین نسخه هست، در برای ظاهر استفاده میشه. HTML5 برای اسکلتبندی سایت بود، و CSS3 هم برای ظاهر. مثلاً ما میگیم هر کدوم از تکههای اسکلت کجا باید قرار بگیره. اندازش چقدر باشه. رنگش چطوری باشه. موقعی که بچه هست چطوری باشه و موقعی که بزرگ شد چطوری باشه ظاهرش. منظورم همون
رسپانسیو هست که بعداً توی بخش خودش توضیح میدم بهتون.
قبلاً که نسخههای قبلی CSS بود، ما برنامه نویسها (البته اگر بشه گفت که برنامه نویس هستم) خیلی محدود بودیم توی طراحی. برای یه ظاهر خیلی ساده مجبور بودیم عکس استفاده کنیم. خب استفاده زیاد از عکس و کیفیت سایت رو پایین میاره و تعداد درخواستها سمت سرور زیاد میشه. البته هر چند میشد تعداد درخواستهای سرور رو کم کرد با روشهایی؛ ولی همچنان مشکل داشتیم. دیگه مجبور بودیم که از عکس استفاده کنیم و دردسرهای زیاد بکشیم و زمان و هزینهی زیادی صرف بشه.
بعد از اینکه CSS3 اومد، کار برنامه نویسی هم راحتتر شد. منظورم اینه که امکاناتی رو به ما داد که دیگه نیاز نبود کدهای خیلی زیادتری بنویسیم و یا از راههای غیراصولی استفاده کنیم. خیلی راحت میشه گرافیکهایی که داریم رو به بهینهترین روش ممکن تبدیل کنیم به کدنویسی و قالب سایت یا نرم افزار. البته به برنامه نویسش هم مربوط میشه. ممکنه ضعیف باشه و نتونه از امکاناتش استفاده کنه.
خب. پس شد HTML برای اسکلتبندی سایت استفاده میشه و CSS برای مرتب کردن و کنار هم قرار دادن و ظاهر و رنگ و . استفاده میشه
بزارید با مثال بهتون توضیح بدم که بهتر متوجه بشید. فرض کنید شما میخواید یه آدمی رو درست کنید. یه آدمی که بتونه سرپا بشه و ظاهر درستی داشته باشه و بتونه حرکاتی انجام بده و کلاً زنده بشه.
خب پس میریم یه آدم بسازیم. صبر کنید. کجا دارید میرید؟ خاک نیاز نداریم برای ساختن آدم
خب توی برنامه نویسی ما میخوایم یه آدمی رو بسازیم. پس اول باید اسکلت آدم رو تعریف کنیم. خب. اول میگیم آدم سر داره. بعد بدن داره. بدن باید دست و پا داشته باشه. خب دست خودش شامل 10 تا انگشت هست. هر انگشت شامل بخشبندیها و . هست. بعد دوباره میریم سراغ پا و دوباره میگیم پا هم 10 تا انگشت داره و ادامه ماجرا.
خب HTML همینه. یعنی بخشهای سایت (یا توی این مثال بدن انسان) رو توش تعریف میکنیم.
خب یه مشکلی هست اینجا!!! ما فقط گفتیم که یه انسان اینها رو داره. میدونید چطوری میشه فرض کرد؟ در اصل مثل اینه که ما یه سر درست کردیم انداختیم توی یه کیسهای. بعد گفتیم آدم دست داره و توی دست هم انگشت هست و . و انداختیم توی همون کیسه دوباره. بعد پا و . و دوباره پاها رو هم انداختیم توی همون کیسه. بیچاره آدمی که ساختیم. یعنی معلوم نیست سرش کجاست، دستاش کجاست، پاهاش کجاست و . . هر قسمت بدنش یه جایی افتاده. خب HTML همینه. کار ما توی HTML فقط اسکلت بندی سایت رو مشخص کردنه. برای اینکه با یه نظمی کنار هم قرار بگیرن، باید اسکلت ها رو به ترتیبی که میسازیم بزاریم زیر هم. بعد با CSS که توی مبحث مربوط به خودش توضیح میدم بهتون که چیه، بهش میگیم که هر بخشی کجا باید قرار بگیره. در اصل HTML برای اسکلتبندی هست و CSS برای اینه که بهش نظم بدیم، رنگ بدیم، ظاهرشو مرتب کنیم و اونطوری که میخوایم بهش رنگ و لعاب بدیم.
این یک تن آزمایشی است.
این یک تن آزمایشی است. این یک تن آزمایشی است. این یک تن آزمایشی است. این یک تن آزمایشی است. این یک تن آزمایشی است. این یک تن آزمایشی است. این یک تن آزمایشی است. این یک تن آزمایشی است. این یک تن آزمایشی است. این یک تن آزمایشی است. این یک تن آزمایشی است. این یک تن آزمایشی است. این یک تن آزمایشی است. این یک تن آزمایشی است. این یک تن آزمایشی است. این یک تن آزمایشی است. این یک تن آزمایشی است. این یک تن آزمایشی است. این یک تن آزمایشی است. این یک تن آزمایشی است. این یک تن آزمایشی است. این یک تن آزمایشی است. این یک تن آزمایشی است. این یک تن آزمایشی است.
بصورت حرفهای با فتوشاپ بلد نیستم کار کنم. ولی در حد نیازی که دارم میتونم کارهایی رو انجام بدم. البته قراره بشینم و یه دوره ی آموزشی کامل فتوشاپ ۲۰۲۰ ببینم. فعلا پیکس ارت و لایتروم کارم رو راه میندازه و کمتر سراغ فتوشاپ میرم . این دلیل نمیشه که کیفیت کارام پایین بیاد چون پیکس ارت و لایتروم هم نرم افزار های حرفه ای هستن :)
برنامه نویسها باید کار با فتوشاپ و یا سایر ابزارها رو بلد باشن. نمیگم بصورت خیلی حرفهای. در حد نیازی که دارن باید یاد بگیرن تا کارهاشون رو سریعتر و بهتر انجام بدن.
مثلاً برنامه نویسهای وب و اپلیکیشن از گرافیست فقط یه فایل PSD میگیرن. دیگه باید اینو تبدیل کنن به کدنویسی. بعضی جاها نیاز که کد رنگ هر قسمت رو بردارن. بعضی جاها نیاز که حتی تکهای از عکس رو بردارن و ذخیره کنن و یا حتی مقدار سایهی هر کدوم از المنتها رو بدونن. پس باید در حد کارهایی هم که انجام میدن و نیاز میشه، بلد باشن با فتوشاپ کار کنن.
مجموعهی نرم افزاری آفیس رو مطمئناً همتون اسمشو شنیدین. مثل Word، Excel، Power Point و . . یک نفر برنامه نویس باید با نرم افزارهای زیادی کار کرده باشه و آشناییای هم داشته باشه. هر چند که کم باشه. ممکنه بگید نرم افزارهای آفیس خیلی راحته و همه بلدند که باهاش کار کنن :-) ولی اصلاً اینطور نیست. بعضی از امکانات آفیس هست که اصلاً شما اسمش رو هم نشنیدین و نمیدونید که اصلاً کارش چیه. خود منم هم همینطور هستم. نمیگم که کامل بلد هستم.
توی بعضی پروژهها ممکنه نیاز باشه که از مجموعه آفیس هم استفاده کنیم برای توسعه پروژه و یا راحت شدن کار و یا رفع نیازهامون. مثلاً میتونه خروجی ما فایل اکسل باشه یا فایل وورد باشه و . . بعضی وقتها ممکنه نیاز باشه که یک سری اطلاعات از فایل اکسل خونده بشه و بصورت خودکار داخل دیتابیس ذخیره بشه و یا برعکس. بعضی وقتها ممکنه نیاز باشه که اطلاعات آماری و نموداری رو بصورت خروجی اکسل یا حتی وورد به کاربر بدیم.
یا حتی ممکنه کارهای تخصصیتری هم روی فایلها و ساختار فایلها نیاز باشه انجام بدیم.
پس باید با مجموعه آفیس آشنایی کافی داشته باشیم و حتی نیاز هست که از ساختار فایلهای آفیس هم اطلاعاتی داشته باشیم.
کار با ویندوز از دید همه خیلی راحته.
ولی خب اگر بخوایم بصورت تخصصی بگیم. خیلی چیزا هست توی ویندوز که خیلیها بلد نیستن و شاید حتی اسمش رو هم نشنیدن. بعضی وقتها ممکنه کاری انجام بدیم که نیاز باشه تخصص خاصی رو توی ویندوز داشته باشیم و یا اینکه بدونیم اصلاً همچین چیزی وجود داره. پس باید دانشمون رو توی ویندوز و کار تخصصی با اون افزایش بدیم.
توی کار با ویندوز و یا سیستم عاملهای دیگه نباید اصلاً ترس داشته باشیم. کامپیوترمون که منفجر نمیشه. فوقش یه ویندوز عوض میکنیم دوباره. پس باید هر کاری دوست دارید توی ویندوز انجام بدید تا باعث بشه چیزای بیشتری یاد بگیرید. توی اینترنت سرچ کنید ترفندهای ویندوز. یا باز هم سرچ کنید کار تخصصی با ویندوز و . . هر چیزی توی زمینه کامپیوتر یاد بگیرید بهتون کمک میکنه.
این متن دومین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.
زکات علم، نشر آن است. هر
وبلاگ می تواند پایگاهی برای نشر علم و دانش باشد. بهره برداری علمی از وبلاگ ها نقش بسزایی در تولید محتوای مفید فارسی در اینترنت خواهد داشت. انتشار جزوات و متون درسی، یافته های تحقیقی و مقالات علمی از جمله کاربردهای علمی قابل تصور برای ,بلاگ ها است.
همچنین
وبلاگ نویسی یکی از موثرترین شیوه های نوین اطلاع رسانی است و در جهان کم نیستند وبلاگ هایی که با رسانه های رسمی خبری رقابت می کنند. در بعد کسب و کار نیز، روز به روز بر تعداد شرکت هایی که اطلاع رسانی محصولات، خدمات و رویدادهای خود را از طریق
بلاگ انجام می دهند افزوده می شود.
درباره این سایت